ریشه های فتنه 88 و مختصات فتنه جدید از زبان حسین فدایی؛ فتنه جدید چگونه خواهد بود؟/ مثلث انحراف، فتنه و نظام سلطه در انتخابات 92
چهارشنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۲، ۰۷:۰۹ ق.ظ
***بسم الله النور***راهبرد جریان فتنه جدید این است که مردم را مقابل همدیگر قرار دهند، راهبرد این جریان این است که مردم در مقابل هم بایستند و بگویند ما نمیخواهیم برروی ارزشها و اصولمان بایستیم، تنزل موضع بدهند.
***افسر جوان جنگ نرم***
راهبرد جریان فتنه جدید این است که مردم را مقابل همدیگر قرار دهند، راهبرد این جریان این است که مردم در مقابل هم بایستند و بگویند ما نمیخواهیم برروی ارزشها و اصولمان بایستیم، تنزل موضع بدهند.
به گزارش جهان، متن زیر به تحریر آمده ی سخنرانی حسین فدایی دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی است که با اندکی ویرایش اخیرا در مراسم سالگرد یوم ا.. نُه دی در هیأت بیت الزهرای شهرری ایراد شده است:خداوند را سپاس که از میان امتهای خویش ما را امت مسلمان قرار داده است، از بین مسلمانان ما را شیعه قرار داد و از بین شیعیان ما را در عصری قرار داد که شاهد امامت ولی فقیهای بودیم که با شجاعت، حکمت، تدبیر و بصیرت در عصر جدید؛ امت اسلام را احیا کرد.سپاس، که ملت مسلمان ایران در تبعیت از رهبرش، در مقابل نظام سر تا پا مُسلَّح طاغوتی ایستاد و انقلاب را به پیروزی رسانید.سپاس، که خداوند به ما این توفیق را داد که امام خمینی(ره) را درک کنیم، جمهوری اسلامی را درک کنیم و امپراطوری شرق را شاهد باشیم که سقوط کرد.سپاس، که با وجود اینکه تمام دنیا بر علیه این ملت مسلمان و مظلوم بسیج شدند، هشت سال جنگ را تحمیل کردند و ملت ایران با مقاومت و ایستادگی خودش آیات قرآن را در صفحه زندگی نشان داد که میتوان در جبهه حق ایستادگی کرد و بر ظلم و جنایت پیروز شد.سپاس، که ملت ما در مقابل نظام سلطه، غرب جنایتکار آمریکا، انگلیس و اسرائیل ایستادگی و مقاومت کرد و الحمدا.. که تاکنون پیروز هستیم، و سپاس، و هزاران سپاس خدا را، که صحنهای دیدیم که در تاریخ بشریّت کمنظیر است. درست است که ما در دوران صدر اسلام؛ قاسطین، مارقین و ناکثین را دیدیم، که چه جنایتهایی را کردند. دیدیم که عدهای مسلمان، به نام اسلام و پیامبر(ص)، در مقابل رسول خدا و فرزندان بزرگوارش ایستادند، به شهادت رساندند و خانوادههایشان به اسارت بردند.ولی تجربه تاریخی شیاطین و خناسّان در پس از انتخابات ۲۲خرداد سال ۱۳۸۸ افزوده شد و قاسطین، مارقین و ناکثین در یکجا جمع شدند. کفر، ظلم، شرک و نفاق در یکجا جمع شدند. بهائیت، وهابیت، مارکسیستها، فراماسونرها و اراذل و اوباش با قدرتطلبها و جاهطلبها و دنیاطلبان داخلی در یکجا جمع شدند و یکی از پیچیدهترین صحنههای سیاسی تاریخ ایران را سامان دادند.حال اینک ۹ دی را، یوم الله میگویند. این نامگذاری بیدلیل نیست و برای اینکه ما برداشت صحیحی داشته باشیم که چرا ۹ دی یوم الله شد باید به خود حادثه نگاه کنیم. اینکه چه حادثهای بود و چه شد که این حادثه شکست خورد و عامل شکست آنها چه بود که منجر به نامگذاری یوم الله شد؟روایتی از ایّام فتنهتا امروز در مورد فتنه ۸۸ تحلیلهای بسیاری صورت گرفته است، ولی در آن روزهای اول برخی از سیاسیون متدین و طرفدار نظام و انقلاب از این حادثه گیج بودند و قدرت تجزیه و تحلیل را نداشتند.برخی شخصیتهای بزرگی که در انقلاب نقش داشتند، شاگردان امام و سربازان انقلاب بودند در جبهه ای قرار گرفتند؛ که نظام سلطه و دشمنان اسلام هم همان طرف است. سخنان، رفتار و مواضعشان به گونهای شده است که هم راستا و هم جهت با دشمنان قسم خورده و دیرینه و آشکار ملت ایران است.در تحلیل هایشان به این نتیجه رسیده بودند که این، یک حادثه سیاسی و انتخاباتی است ولی ما می گفتیم که این همه ی ماجرا نیست.عدهای دیگر بودند که تحلیل می کردند که این حادثه یک حادثه سیاسی و اجتماعی است که مطالبات انباشته مردم منجر به ظهور و بروز چنین حادثهای شده؛ اما باز می گفتیم درست است ولی این فقط همه ی ماجرا نیست.گروه دیگری بودند که می گفتند این حادثه، کودتای نرم و مخملی است که شکل گرفته، به آنها هم می گفتیم درست است ولی این تمام ماجرا نیست. به تمام آنها عرض می کردیم که این فتنه است؛ یعنی تمام آنچه که گفته می شد بود ولی به معنای واقعی این فتنه ای است که رخ داده و انقلاب و نظام را در خود می آزماید.حال فتنه چه بود؟ فتنه یعنی فضای سیاسی جامعه غبارآلود میشود به طوری که امکان تشخیص حق و باطل را دشوار کند.اگر در جامعهای در یک مسئله سیاسی و اجتماعی حادثهای رخ داد که در آن حادثه امکان تشخیص حق و باطل، سخت و دشوار بود این حادثه، رویداد و فضا، در واقع در یک فضای فتنه قرار گرفته است.حال وقتی فتنهانگیزی شده است، ابرها و طوفانهای فکری، تحلیلی و اخبار پیچیده در همدیگر آمیخته شده است که نمیتوانیم تشخیص بدهیم کدام درست و کدام غلط است. در این حوادث باید سوار کشتی نجات شد؛ و آن کشتی نجات چیزی جز ولایت نیست. باید دست به ریسمان ولایت زد تا آسیب نبینیم.فتنه ظلم بزرگ به ملت ایراندر مورد فتنه تابحال مطالب زیادی گفته شده است و بسیار شنیده ایم اما مهمترین چیزی که باید به آن توجه داشته باشیم این است که خروجی فتنه گران از این حادثه چه بوده است.این فتنه ظلم بزرگی به ملت ایران وارد کرد اما این ظلم بزرگ چه بود؟ چرا رهبری نظام با هدایتهای خود مسیر انقلاب را به سمتوسویی هدایت کرد که یک مشارکت گستردهای در جامعه سامان پیدا کرد؟ چون مبانی نظری امام و رهبر ما این است که این انقلاب، مردمی و مبتنی بر آرای ملت است و مشارکت ملت بزرگترین پشتوانه این نظام محسوب می شود.دشمنان نظام به بهانه مسئله هستهای برنامهریزی کردند که از ملت ایران انتقام بگیرند در دوم خرداد سال ۷۶ هم همچنین، آن زمان که مسئله انرژی هستهای نبود آن زمان بهانههای دیگری را می گرفتند و تقریباً تمام تحلیلگران سیاسی و امنیتی خارجی تحلیلشان این بود که آمریکاییها میخواهند به ایران حمله کنند.اما در آن مقطع “مشارکت مردم”؛ “هدایت و تدبیر رهبری” به گونهای شد که یک مشارکت گسترده در دوم خرداد ماه سال۱۳۷۶ شکل گرفت که باعث شکست نظام سلطه و تغییر مسیر آن شد.چون ذات نظام سلطه با انقلاب اسلامی دشمنی دارد و نمیتواند ملت ایران و انقلاب اسلامی را تحمل کند نمیتواند ولایت ولی امر و یک انسان فقیه، عادل و جامع انسانی- اسلامی را تحمل کند.آنها خودشان را در حوزه باطل میدانند و میخواهند در دنیا سیطره پیدا کند و تضاد اصلیشان حق است و می گویند حق نباید باشد.دشمن با وجود اینکه در دوم خرداد سال ۷۶ شکست خورد، ولی دست از شیطنت های خود بر نداشت. طراحیهای سنگینی را کردند که از ملت ایران امتحان بگیرند ؛ برنامهریزی خود را تا غائله ی ۱۸ تیر۷۸ ادامه دادند. واقعه ۱۸ تیر به واقع یک کودتای کامل بر علیه انقلاب اسلامی بود چون هم از درون نظام و هم برنامه ریزی شده از بیرون نظام بود.یعنی بعضی از مسئولین دست به دست هم دادند تا همان شعارهایی که نظام سلطه میدهد توسط عدهای دانشجو نما در کف خیابان داده شود و عدهای از هم از آنان همراهیشان کنند. از سه جبهه به انقلاب اسلامی حمله کنند تا از ملت ایران انتقام بگیرند ولی خدا یاری کرد و نتوانستند. به کرامت بانو حضرت فاطمه زهرا(س) خنثی شد و ملت در صحنه آمدند و کودتای طراحی شده نظام سلطه با شکست مواجه شد.اما بازهم دست برنداشتند. این بار مسئله بسیار پیچیده شد؛ از بستر نارضایتیهای مردم که در دوره دولت اصلاحات شکل گرفته بود مخصوصاً به لحاظ مسائل زندگی و مادی و فضای سنگین رسانهای که در این مدت ساخته بودند مدل طراحی شده، تجربه شده چندین کشور به نام کودتاهای مخملی و یا انقلابهای مخملی را طراحی کردند سیاسیون داخلی طمع ورزیدند و آن رجال به این نتیجه رسیدند که میتوانند از ظرفیت خودشان استفاده کنند و دشمن را فریب بدهند و مدیریت کنند که خودشان به مدیریت برسند …همیشه یکی از بسترهای مدیریت کودتای نرم و مخملی در زمانی است که التهابات سیاسی در یک جامعه به اوج برسد، التهابات سیاسی هم در بهترین زمانی که می تواند به اوج برسد انتخابات است. سال ۸۸، انتخابات در کشور شکل گرفت و در آن انتخابات مناظرهها بود که التهابات را شدت بخشید هر چند از قبل از مناظرات هم جماعتهای موافق و مخالف در میادین اصلی شهر می آمدند و صحنه دو قطبی شده بود.برای اجرای کودتای نرم نزدیک به دویست علامت و دستورالعمل وجود دارد که آنها یکی پس از دیگری اجرا کردند. جریانات، گروهها و اشخاص سیاسی در داخل مثل آقای هاشمی رفسنجانی نمیفهمیدند که چه اتفاقی میافتد و یا میفهمیدند!؟ افرادی مثل میرحسین موسوی که یک طرف صحنه هستند – هرچند که از گذشته به اینها به لحاظ فکری اشکال داشتیم – ولی مجمع روحانیون یا آقای کروبی میفهمید یا نمیفهمید که در کشور چه اتفاقی میافتد!؟ یا کسانی که بعداً معروف شدند به ساکتین فتنه آنها چی؟ نمیفهمیدند که چه حادثهای در حال رخ دادن است؟ اگر نمیفهمیدند که چه اتفاقی میافتد که شأنیّت و منزلت جایگاه سیاسی ندارند، اگر میفهمیدند که چه اتفاقی میافتد به معنایی با دشمنان همراه و هم داستان شده بودند.پس بخشی از اینها میفهمند و همراهی میکنند، بخشی میفهمند همراهی نمیکنند بلکه زمینه را برای بهرهبرداری آماده می کنند که از این بستر و این زمینه بیایند بهره برداری و خوشهچینی کنند هرچند که ما به اینها نمیگوییم شما آمریکایی هستید ولی میگوییم شما همان کاری را میکنید که عملاً دشمن خواست ؛ چون خروجی عمل شما دقیقاً همان شد. عدهای هم متوجه شدند ولی ساکت شدند، آنها هم در این ظلم شریک شدند چون کسی که میبیند به ملت ایران دارد ظلم میشود و ساکت میماند عملاً به ملت ایران ظلم کرده است.اگر به ماهیت بعضی از این جریانات – که نقش ایفا میکردند – که برگردیم می بینیم بعضی از این عناصر فتنه گر باهم متفاوت هستند و نمی شود با یکدیگر جمعشان کرد ولی در این فتنه بین مارکسیستها و سلطنتطلبها و یک عده مذهبی یا حتی با کسانی که جمهوری خواه هستند وحدتی حاصل شد. یک عده داخلیها برایشان سخت بود و قبول نمی کردند، میگفتند که ماهیت اینها متضاد است ولی فرقی نمی کند وقتی که این عناصر و جریاناتی که با همدیگر متضاد هستند حق را نمیبینند، ولایت حق را نمیپسندند و برنمیتابند عملاً به زیر چتر ولایت و طاغوت میروند و در جبهه باطل قرار میگیرند. در تاریخ معاصر ما و پس از انقلاب ما این درس خیلی مهمی است که این حادثه بعد از انتخابات دوم خرداد ۸۸ برای همه سیاسیون رخ داد که چه اتفاقی افتاد و چه ظلم بزرگی به ملت ایران شد. همه دشمنان ملت ایران؛ قاسطین، مارقین و ناکثین زمان، طرفداران زر و زور و تزویر با کسانی که دنیا طلب بودند و دنیاخواه بودند به دور همه جمع شدند از یک طرف تدبیرگران جاهلانه در برخورد با موضوع برای حق جلوه دادن خودشان هم مشکلاتی را بوجود آوردند اینها را نباید نادیده گرفت تا اینجای قصه را گفته شد ولی این قسمت اخیر که عدهای به بهانه دفاع از حق خواستند لشگرکشی خیابانی کنند و ملت را در مقابل هم قرار بدهند اینها چه؟ اینها هم کار خطایی کردند که مقام معظم رهبری در خطبههایشان اشاره کردند که نگذارید لشگرکشی خیابانی بشود یعنی چه؟تحلیل درست، در وقتی که جامعه دچار چنین التهاب سنگینی، همچین حادثه بزرگی شده است بسیار لازم است. همه باید روشنگری کنیم و به سوی آرامش و امنیت برویم و حالا کسی یا کسانی یکباره پیدا شوند که می گویند: «راهحل برخورد با این ماجرا نسخه ای است که ما می گوییم و تدبیر کرده ایم.» یعنی خودشان را بگذارند جای رهبری! آن وقت ببینید راهحلشان چیست؟ می گویند این است که «۲ یا ۳ میلیون از شهرستانها بیاوریم مقابل اینها قرار دهیم.» عجب! یعنی همان لشکرکشی های خیابانی! پس فرقی نمیکند هر کسی که از ولایت الهی خارج شود در زیر چتر ولایت طاغوت قرار میگیرند. الان در جبهه حق است ولی راهحلی را که برای برخورد با باطل میبیند راهحلی است که خودش فکر میکند. تا گفت: «من!» از حق خارج می شود. دقت کنید تا حسابش را خواست جدا کند و بگوید که «من هستم که برخورد میکنم» از ولایت حق خارج می شود.الان میخواهیم بگوییم ظلم بزرگی شد به ملت ایران ما در مذاکرات هستهای کارمان به جایی رسیده بود که برگ برنده داشتیم و نظام سلطه را منفعل کردیم، نظام سلطه با این برنامهریزی که کردند وقتی که دیدند که این کبریتی که زدند دارد آتش میگیرد یک مرتبه بحثشان را انداختند عقب و تاریخ مذاکرات را به بعد از انتخابات انداختند و امیدوار شدند.بزرگترین ظلم به ملت، نظام، انقلاب ایران، امام این امت، شهدا و رهبر ما این شد که این عناصر داخلی با رفتارشان دشمنان ملت ایران را امیدوار کردند، دشمنان را شادمان کردند، دشمنان را هم جهت و هم سو کردند که این ظلم بزرگ شد که این ظلم بزرگ همچنان ادامه دارد.انتظار این بود که همانگونه که مردم بعد از خطبههای نماز جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ بسیاری از کسانی که به آقای میرحسین موسوی رأی داده بودند بعد از آن خطبهها خط خودشان را جدا کردند عده زیادی از آنها، یک عدهای هم هنوز برایشان تردید و ابهام و شبهه بود وقتی که دیدند این کسانی که غائلهسازی میکنند و ناامنی اجتماعی را سازماندهی میکنند و در خیابانها میآیند و مشکل ایجاد میکنند اینها حد یقفی ندارند، حرمت عاشورای امام حسین(ع) را هم میشکنند برای مردم ثابت شد که اینها به دنبال حق نیستند به دنبال فتنهگری هستند، به دنبال احقاق حقوق مردم نیستند، دنبال تسلط نظام طاغوت بر ملت ایران هستند، به دنبال اسلام نیستند، به دنبال سکولاریزم در این جامعه هستند برای مردم روشن شد به دنبال دین نیستند به دنبال بیدینی هستند و این وقتی که برای مردم ثابت شد البته به برکت امام حسین(علیه السلام) و خون ایشان این یک نقطه عطفی شد که مردم صفشان را به کلی عوض کردند یعنی ۱۳ میلیون خودشان را جدا کردند اینجا دیگر بحث ۱۳ میلیون و چند میلیونی که به آقای احمدینژاد دادند تفکیکی نبود همه یکپارچه به پای انقلاب، نظام و رهبری آمدند.ولی آیا این سیاسیون هم این کار را کردند؟! این خواص سیاسی که در این ماجرای فتنه یا گول خوردند و دنیا آنها را گرفته بود و جاهطلبی میکردند اینها هم مثل مردم آمدند همراه انقلاب شوند یا باز به فتنهگریهایشان ادامه دادند؟! در اسناد و مدارک رابطههای بسیاری از اینها با دشمنان اسلام روشن شد ولی آیا آن سیاسیون خواص آمدند از مردم عذرخواهی کنند، آمدند توبه کنند، آمدند جبران کنند؟! نکردند! کدام یک از آنها توبه کرد و یا در مسیر جبران برآمد؟ کدام یک از اینها آمد و بگوید که ما اشتباه کردیم، این طراحی دشمنان ایران بود، ملت ایران ما عذرخواهی میکنیم، ما جبران میکنیم، حاضریم جبران مافات شود؟! نکردند و همچنان در داخل کشور به عنوان یک جریان اپوزیسیون فعالیت میکنند و علامت میدهند. دشمنان ملت ایران هم میگویند که ما باید روی این اپوزیسیون داخلی سرمایهگذاری کنیم تا به اهدافمان برسیم.در آن زمان ما به آنها میگفتیم که اگر از احمدینژاد بدتان میآید و به او اشکال دارید بروید یک گوشهای حرف بزنید و انتقاد کنید ولی این طور نشد، وقتی که از حد گذرانده شد و عاشورا که تبلور تمام آرمانهای ملت بود و ملت ایران بیش از هزار سال است که خالصانه حسین حسین میگویند آمدند آن حادثه و اتفاق تلخ را ایجاد کردند و آنهاهیچ کار اساسی و جدی نکردند و همچنان در صف آن اهانت کنندگان و گستاخان باقی ماندند. به همین دلیل هم دشمن همچنان به آنها طمع دارد.مسیر فتنه در شرایط کنونیاکنون دشمن دوباره سناریویی برای ملت و انقلاب اسلامی نوشته است که باز با همسویی جریانات مختلف به وجود می آید که باید در مقابل آن هُشیاری کامل را به خرج بدهیم و ان شاا.. با تبعیت کامل از رهبری عظیم الشأن از گردنه نیز به موفقیت عبور کنیم. در این فتنه ی جدید که دشمنان در حال برنامه ریزی هستند سه جریان به طور مخصوص در حال نقش آفرینی هستند؛ جریان انحرافی، جریان فتنه و نظام سلطه که به برنامه های آنها در ادامه اشاره خواهم کرد:جریان انحرافجریان انحراف به دنبال این میگردد که جامعه را دو قطبی کند، بگوید که جامعه ما یک اکثریت قابل توجهای از محرومین و مستضعفین هستند و یک ۵% یا ۶% سرمایهداران، پولداران، پول پرستان هستند و جنگ فقر و غنا در جامعه به راه بیندازند و مردم را مجدداً در مقابل هم قرار دهند و به پندار و توهم خودشان که اگر با یک کمکهایی به مردم محرومین و مستضعفین را از خود راضی کند میتواند استمرار قدرت بدهد.جریان فتنهجریان فتنه میگوید که: «برای زندگی مردم ناکارآمدیهای دولت آنقدر سنگین و سخت شده و انقدر در مسائل جاری و زندگی روزمره مردم مشکلات بوجود آمده که مردم دارند اعتراض میکنند پس ما نارضایتیهای مردم را باید سامان دهیم و تبدیل کنیم به اعتراض اجتماعی و اعتراضات اجتماعی را بکشانیم به کف خیابان و در کف خیابان مسئله خودمان را حل کنیم» پس استراتژی خط فتنه کشاندن مردم به کف خیابان شد.نظام سلطهاما برنامه نظام سلطه این است که: «باید فشارهای اقتصادی را به جمهوری اسلامی افزایش بدهیم و وقتی که فشارهای اقتصادی در رابطه با تحریم افزایش پیدا کرد و عملیات روانی که انجام میدهیم مردم ناراضی میشوند و وقتی که مردم ناراضی شدند آن را تبدیل کنیم به اعتراض اجتماعی.وقتی اعتراض اجتماعی در مورد چرایی این مشکلات اقتصادی بوجود آمد، علّت آن را به مردم معترض می گویند: اینکه آنها حاضر نیستند بر سر مسأله ی هسته ای با ما به مذاکره بنشینند و از خواستههایشان دست بردارند و این یعنی ریشه ی تمام مشکلات بوجود آمده را ایستادگی رهبری نظام و جمهوری اسلامی بر روی مواضعش است! آن وقت مردم می گویند: ما انرژی هسته ای نمی خواهیم و با غرب مذاکره کنید! بعد در علت عدم مذاکره با آمریکا نشانه را به سمت رهبری می بریم و به مردم می گوییم: رهبری است که روی مواضع خودش ایستاده است و موجب تحمیل این شرایط به شما شده است».پس هدف آنها این است که فشار اجتماعی را زیاد کنند تا منجر به «تغییر در محاسبات مسئولین نظام به وجود بیاید تا تصمیمشان تغییر پیدا کند» شود. این حداقلی است که مورد توافق همه دشمنان است.بعضیها دنبال این تغییر هستند تا مراحل مختلفی دارد که بیایند بر سر میز مذاکره بنشینند که از اصول خودشان دست بردارند، سازشکار شوند و خط سازش را دنبال کنند.پس برای راهبرد این فتنه ی جدید چند جریان موضع شدند:نظام سلطه در خروجی کار، در صحنه اجرا رفتارشان عین هم است و همه میخواهند که به مردم فشار بیاورند و درگیری اجتماعی درست کنند و اعتراضات اجتماعی سامان بدهند که بتوانند از نظام امتیاز بگیرند؛انحراف میخواهد از ملت و نظام امتیاز بگیرد که برای خودش بقای در قدرت داشته باشد،فتنه میخواهد از نظام امتیاز بگیرد برای اینکه برگردد به نظام و خودش را تطهیر کند و اینکه بتواند نظام را به سازش بکشاند و خط سازش را در کشور حاکم شود.برای عبور از این فتنه چه کنیمراهبرد جریان فتنه جدید این است که مردم را مقابل همدیگر قرار دهند، راهبرد این جریان این است که مردم در مقابل هم بایستند و بگویند ما نمیخواهیم برروی ارزشها و اصولمان بایستیم، تنزل موضع بدهند. این است که میگوییم: ظلم بزرگی به نظام همچنان ادامه دارد، هر جریانی که در این نقشه ی دشمنان انقلاب گام بردارد در واقع دارد ادامه آن ظلم بزرگ بر نظام را بر ملت ایران تحمیل میکند.اگر جریانات سیاسی، گروههای سیاسی هر کسی که باشد به گونهای موضعگیری کنند که زمینه بهرهبرداری و سوءاستفاده دشمنان انقلاب را فراهم کنند؛ این یعنی همان ظلم بزرگ را ادامه می دهند. خواه جزء فتنه باشد یا نباشد، جزء، جزء ساکتین فتنه باشد یا نباشد، هر کسی که باشد!ما اگر فریاد نمیزنیم میخواهیم به گونهای عمل کنیم که دشمن سوءاستفاده نکند.اگر در گذشته پس از انتخابها انتقام میخواستند از ملت ایران بگیرند در مقطع کنونی به دنبال این هستند که قبل از انتخابات انتقام بگیرند. اینجا هشیاری ما را میخواهد. اینکه مقام معظم رهبری مدتهاست دارند میفرمایند: «مراقب باشید که مسائل فرعی، مسئلهی اصلی نشود.» برای همین است. درست است که ما میبینیم خیلی اشکالات و نقدها داریم، ولی اگر فریاد بزنیم دشمن میخواهد سوار فریاد ما بشود. ما اگر فریاد نمیزنیم نه که قبول داریم، میخواهیم به گونهای عمل کنیم که دشمن سوءاستفاده نکند و البته این گونه نیست که ساکت باشیم؛ در وقت و موقعیت خودش فریادمان را هم خواهیم زد.دشمن نمیتوانست خط تحریم را جلو ببرد؛ مگر اینکه زمینههای داخلی داشته باشد. خط تحریم دشمن را رفتار التهاب آفرین جریانات مختلف سیاسی دارند تکمیل میکنند. و باید مراقب بود. بالاخره ما تا انتخابات خیلی فرصتی نداریم چشم به هم بزنیم این پنج شش ماه تمام میشود و انتخابات میگذرد. دشمنان ملت ایران نمیخواهند این انتخابات از گلوی ملت ایران به آسانی پایین برود. قصد من القای یأس نیست آنها توهم و نقشهشان شان این شده است، و به نصر الهی موفق هم نخواهند شد.آنها نمیتوانند پیشرفت ملت ایران را ببینند. آنها اگر در انتخابات آینده یک فرد هم جهت و همسوی با نظام اسلامی و سرباز رهبر و خادم ملت انتخاب بشود دیوانه خواهند شد، دیوانه میشوند. و مرگ دشمنان داخلی و خارجی ملت ایران در این است که در انتخابات آینده یک عنصر متدین، صالح، ولایتمدار، متدین، پاک، کارآمد و خادم ملت و مصمم برای پیشرفت این ملت انتخاب بشود. این اگر انتخاب بشود برای دشمنان داخلی و خارجی مرگ است و تمام ظرفیت خودشان را میگذارند که یک چنین اتفاقی نیفتد.ولی انشاا.. به حول و قوهی الهی این خواهد شد و ملت ایران یک گام بزرگتری به سمت تشکیل دولت اسلامی برخواهند داشت.
***افسر جوان جنگ نرم***
- ۹۲/۰۳/۰۸