فرقان

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندهای روزانه

حضرت زهرا(س)-مدح و ولادت

سه شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۱:۱۱ ق.ظ
حضرت زهرا(س)-مدح و ولادت بین محراب ازل گرم سجودی بانو اولین فاطمه ی صبح وجودی بانو سرّ «لولاک» که تکلیف مرا روشن کرد علت خلقت افلاک تو بودی بانو کس ندانست که جبریلِ نگاهت یک عمر با خدا داشت عجب گفت و شنودی بانو هر سحرگاه تو معراج دمادم داری بال پرواز تو نشناخت فرودی بانو باز از جنت الاعلای تو سمت ملکوت هر ملک آمده با کشف و شهودی بانو پلک بر هم زدی و عشق به جریان افتاد صد و ده پنجره اعجاز گشودی بانو آمدی آینه ی نور الهی باشی حسن مطلق شوی و لا یتناهی باشی عصمت حضرت حق شد متجلی در تو می‌فرستد خود الله تحیت بر تو روی لب زمزمه ی نابِ تبسم داری با خدایت چه کلیمانه تکلم داری آسمان با تو و تسبیح لبت مأنوس است روشنی بخش دل و جان تو «یا قدّوس» است

لبخند ماه

سه شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۰:۴۰ ق.ظ
طرح نوشت:این روز ها خواص دلتان را خون می کنند...لبخندتان را از ما نگیرید، که دلمان شکسته می شود...باز هم آسمانیمان کنید با لبخند روی ماهِ تان...دل نوشت:کاش می دانستم، چیستآنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است!
از میون این همه کتاب سلامیه راست میریم سراغ اصل مطلب؛یکی از نظراتی که در مورد شکل گیری اعتقاد شیعه توسط مستشرقین اختراع و درجامعه اهل سنت منتشر شده نسبت پیدایش تشیع به ایرانیان صدر اسلامه .ابتدا اجازه بدید تا مقداری از قلم فرسایی ها و با عرض معذرت توهمات صاحبان این نظریه رو مرور کنیم: شرق شناس معروف "دوزی" میگه:«مذهب شیعه نزاعی فارسی است؛زیرا عرب معتقد به حریت و آزادی و در مقابل فارسیان اعتقاد! به سلطنت و وراثت داشتندو هرگز معنا و مفهوم انتخابات را نمی فهمیدند!!!»شرق شناس براون هم نظریه حق الاهی رو مورد توجه در بین ملت فارس عنوان نمود که شیعه این افکار رو از اونها به عاریت ! گرفته، البته یه شرق شناس دیگه به نام فان فلوتن هم معتقد به این موضوع شد اما در آخر کتاب خودش مکتب تشیع رو برگرفته از آرای یهود!!!دونست.بعدها افرادی از اهل سنت مثل احمد امین مصری و احمد عطیه الله حسابی این نظریه رو تحویل گرفتن و مجوسان! فارس رو عامل سیرابی!رافضه در اسلام دونستند!!!                                                                             همین   یا حق

تقسیم یک شادی

سه شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۰:۳۸ ق.ظ
تا فراموشم نشده سلامدیدن دوستان همیشه باعث خوشحالیه و سرور و شعف آدمی رو زنده می کنه .  من هر وقت دلم می گیره بلند میشم و به تک تک دوستای دبیرستانیم تلفن می زنم و به هر ضرب و زوری که شده دور هم جمعشون می کنم و یه دل عزا از بچگی نکردمون در میارم. البته درسته سالی یه بار یا نهایت دو بار ازین کارا میشه کرد اما خوب همون سالی یکی دو بارش هم برای من غنیمته.امروز با یکی از دوستانی که خیلی برام محترم و عزیزه مشغول صحبت شدم و قرار شد همین روزا مهمون دسرهای خوشمزه اش باشم. اما خبر اصلی رو وقتی از ایشون خدا حافظی کردم شنیدم و هنوز هم باورم نمیشه .       راستش بنده از سالیان قبل که با چت و اینترنت آشنا شدم سعی کردم با تقویت زبان انگلیسی و عربی به چت با عزیزانی بپردازم که خارج از این مرز و بوم هستن و به نوعی برای من تازگی دارن و شاید عقاید اونها بتونه محکی برای من؛ و عقیده من پردازشی بر عقاید اونها باشه. امروز که تلفن زنگ خورد حسم بهم گفت که این صدای زنگ یه خورده فرق داره و وقتی گوشی رو برداشتم فهمیدم حسم درست بوده؛ پشت خط  یکی از همون دوستان بود که با لطف و عنایت خدا و ظاهرا طی بحث با بنده (و حقیقتا همون عنایت امام عصر که ما سربازشیم) به دین مبین اسلام گراییده  و عجیب اینکه بی خبر و یه دفعه ای به ایران اومده . از اونجا که می دونم چقدر اونم توی این ایام براش سخته که به ایران بیاد؛ اما اومد و به من هم نگفت تا سورپریز بشم.  خیلی خوشحالم. خوشحالم که می تونم دوستی رو که علاقه ای عمیق به او و او به من داره اما تا به حال همدیگر رو ندیدیم رو ببینم .اینکه خدمت رسیدم و این کلمات رو میگم تنها به این دلیله که خواستم مخاطبین عزیز و گرانقدر وبم رو در شادی خودم شریک کنم. البته همون پشت تلفن متوجه شدم که یک هدیه گرانبها هم با خودشون برام آوردن.  البته  باید بگم چه هدیه ای گرانبها تر از خودشون و طی این راه دراز چندین ساعته  زیاده زیاد شد ان شا الله خودش میاد و متن مملو از شادی من رو می خونه تا بعد دوستان گرامی یا حق

بابا نوئل و امام حسین علیه السلام

سه شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۰:۳۶ ق.ظ
فرهنگ ایرانی فرهنگی غنی و سرشار از داشته هایی است که اگر بخش کوچکی از این میراث فولکلور(فرهنگ،گویش و رفتار عامه )را همین کشورهای دور و بر ما داشتند ؛ غریوشان گوش فلک را کر کرده بود...... (ناگاه دخترک چرت سر شب مرد را می شکند ....) -          بابا -          بله دخترم !؟ -          بابایی ، بابا نوئل کیه ؟ چرا برای من برای من هدیه نمی آره ؟ ( و مرد در بهت این پرسش دخترک خود...) -          بابا مگه مامان نمی گه هر سوالی داری از بابایی بپرس؟ -          اره بابایی -          خوب ، پس چرا جوابمو نمیدی ؟!       ( مرد بادی به غبغب خود می اندازد و رو به دخترک 5 ساله خود می کند) -          دخترم ، بابا نوئل برای ما ایرونیا نیست ، چون هم عید ما یه وقت دیگه ایه هم ...هم اینکه ما خودمون ازین جور چیزا داریم. -          بابا ، یعنی ما هم بابا نوئل واسه خودمون داریم ؟ -          بله خوشگلم داریم -          اسمش چیه؟ -          اسمش ....   ( اینجای قصه مرد به فکر فرو می رود ؛ به اینکه چقدر داشته های ما ایرانیان غنی است اما کو کسی که اینها را به نسل بعد منتقل کند ! اصلا مگر به ما منتقل شده است؟) بقیه مطلب رو در ادامه مطلب بخونید...............................         همین   یا حق

یک مطلب مهم

سه شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۰:۳۵ ق.ظ
خدمت دوستان عزیز و بزرگوارم  سلام بعضی از عزیزانی که مشکلات خودشون رو با بنده در میون می ذارن و از بنده در مورد مسائل پیشامدشون مشورت می خوان ؛ متاسفانه هیچ آدرس وبسایت یا ای میلی رو درج نمی کنن و چون بعضا نیاز به مشاوره فوری هست و نمیشه هیچگونه پاسخ سریعی برای دوستان ارسال کرد تمام ذهن و فکر بنده رو به خودشون مشغول می کنن و در عین حال هیچ کاری هم از بنده بر نمی آد. پس برای ارائه پاسخ لطف کنین ایمیل یا وبسایتی رو درج بفرمایین.

آداب بیرون آمدن زنان

شنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۲، ۱۰:۰۳ ق.ظ
آداب بیرون آمدن زنان « وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَـتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَـرِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لاَ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَ لاَ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ »(2) و به زنانى که مى‏خواهند اهل خدا باشند بگو: چشم از نامحرم بپوشید. جلوى شهوت خودتان را نگاه دارید، مملکت و خانواده‏ها را به لجن نکشید. زینت خود را ظاهر نکنید. مگر آن یک تکه از صورت که دیگر نمى‏توانید کامل بپوشانید، آن هم طورى بپوشانید که اگر کسى چشمش افتاد، نفهمد شما جوان و زیبا هستید. پارچه سراسرى بیاندازند که بدن را کاملاً بپوشاند، و حجم بدن و زیبایى‏هاى آن را نشان ندهد.

کسی که قبرش همیشه بوی گلاب میدهد

پنجشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۲، ۰۳:۰۲ ب.ظ
شهید سید احمد پلارک در یکی از پایگاه های زمان جنگ ، به عنوان یک سرباز معمولی کار میکرد.او همیشه مشغول نظافت توالت های آن پایگاه بوده و همیشه بوی بدی بدن او را فرا میگرفت . تا اینکه در یک حمله هوایی هنگامی که او در حال نظافت بوده ، موشکی به آنجا برخورد میکند و او شهید و در زیر آوار مدفون میشود .بعد از بمب باران ، هنگامی که امداد گران در حال جمع آوری زخمی ها و شهیدان بودند ، متوجه میشوند که بوی شدید گلابی از زیر آوار می آید .وقتی آوار را کنار میزدند با پیکر پاک این شهید روبرو میشوند که غرق در بوی گلاب بود .هنگامی که پیکر آن شهید را در بهشت زهرا تهران ، در قطعه 26 به خاک میسپارند ، همیشه بوی گلاب تا چند متر اطراف مزار این شهید احساس میشود و نیز سنگ قبر این شهید همیشه نمناک میباشد بطوریکه اگر سنگ قبر شهید پلارک رو خشک کنید ، از اونطرف سنگ خیس میشه و گلاب ازش بیرون میاد.می گویند شهید پلارک مثل یکی از سربازان پیامبر ( ص ) در صدر اسلام ، " غسیل الملائکه " بوده است ." غسیل الملائکه " به کسی می گویند که ملائکه غسلش داده‌ باشند . در تاریخ اسلام آمده که حنظله غسیل الملائکه که از یاران جوان پیامبر بود ، شب قبل از جنگ احد ازدواج می کند و در حجله می خوابد.فردا صبح ، زمانی که لشکر اسلام به سمت احد حرکت می ‌کرد ، برای رسیدن به سپاه بسیار عجله کرد و بنابراین نرسید که غسل کند . او در این جنگ شهید شد و ملائکه از طرف خدا آمدند و او را با آب بهشتی غسل دادند.پیکر او بوی عطر گرفته بود که بعد پیامبر بالای پیکر او آمد و از این واقعه خبر داد . حالا گفته می شود شهید احمد پلارک عزیز هم اینچنین است و برای همین است که همیشه قبر او خوشبو و عطرآگین است .کسایی که زیاد بهشت زهرا می‌رن، بهش میگن شهید عطری.خیلی‌ها سر مزارشهید سید احمد پلارک نذر و نیاز می‌کنن و از خدای او حاجت و شفاعت می‌خوانشهید پلارک از زبان مادرش: در 13 سالگی تا به هنگام شهادت 23 سالگی نماز شبش ترک نگردیده بود. شبهای بسیاری سر بر سجده عبادت با خدای خود نجوا می کرد و اشک می ریخت... اشکهای شهید سید احمد پلارک امروز رایحه معطری است که انسانها را تسلیم محض اراده و قدرت آفریدگارش میکند.

خاطره ای از شهید بروجردی

پنجشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۲، ۰۳:۰۱ ب.ظ
با یه موتور درب و داغون می یومد کمیته سر و کله اش که پیدا میشد بچه ها تیکه بارش میکردند. آقای بروجردی! پارکینگ ماشین های ضد گلوله اون طرفه ، برو اونجا پارکش کن حاجی ! حیفه اینو سوار میشی ها! میدونی بهش خط بیفته چی میشه؟! حاجی بده ببرمش روش چادر بکشم تا آفتاب نخوره ، حیفه بروجردی هم کم نمی آورد موتور رو داد به اون آخری و گفت: بارک الله! ببر چادر بکش روش ، فقط مواظب باشیا ، ما همین یه وسیله رو داریم ...

خداحافظ فرمانده

پنجشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۲، ۰۲:۴۳ ب.ظ
دیروز بوی عطر گل و گلاب در فضا پیچیده بود . باز هم یکی از یادگاران دفاع مقدس کسی که همرزم مردان آهنینی همچون شهیدان همت ، کریمی ، متوسلیان و دیگر شهیدان گلگون کفن ایران اسلامی بود از جمع ما پرکشید و به دیار باقی وابدی وجایگاه رفیع خود در بهشت پرواز کرد . در مراسم تشییع این دلاور مرد کسانی که  خود را مدیون خون شهدا میدانستند شرکت کرده بودند و دین خود را ادا نمودند .  این دلاور که فرمانده گردان های حبیب و گردان شهادت لشگر ۲۷ محمد رسول ا...  بود و در این سالهای اخیر خیلی درد و رنج فراوانی حاصل از استنشاق گاز خردل و علاوه بر موج گرفتگی دست و پنجه نرم میکرد بلاخره به دوستان و همرزمان شهید خود پیوست . حال ما ماندیم و باز شرمندگی . از کنار ما تنها یادگاران دفاع مقدس هم دارند میروند. ما آخر در این شهر خاکستری چه کار باید بکنیم . به قول همرزمان و جانبازان حاضر در مراسم می گفتند حاج احمد گفته بوده من نمیخواهم باری به دوش نظام باشم که هزینه تأمین قرص های من به دلیل تحریمی که وجود دارد نظلام را به سختی وا دارد من بروم که این سختی ها کمتر شود . روحش شاد